پادگان آموزش زنان فدائی سوریه موسوم به "نیروهای دفاع ملی" که برای نخستین بار در شهر حمص تشکیل شده است زنان داوطلب از سنین ۱۸ تا ۵۰ سال را آموزش می دهد. "عبیر رمضان" یکی از زنان داوطلب در این پادگان است که در سن چهل سالگی به نیروهای نظامی سوریه پیوسته است تا در جنگ علیه مخالفین اسد در کنار بشار بایستند؛ او در حالی که لباس نظامی به تن دارد در این پادگان در مرکز حمص همچنان که شعار "خدا، سوریه، بشار، همین و بس" را سر می دهد، رژه می رود.

زنانی مسلح به کلاشینکف از ورودی های این پادگان حفاظت می کنند و عده ای دیگر در ایستگاه بازرسی خودروها را مورد بازرسی قرار می دهند. آنها خود را "فدایی" می خوانند. عبیر می گوید: "شوهرم مرا تشویق کرد که عضو شوم و من از نظرش خوشم آمد. خودم را به مرکز عضوگیری معرفی کردم و فورا پذیرفته شدم." عبیر روزها به عنوان تکنسین در یک آزمایشگاه رادیولوژی مشغول به کار است. او می گوید: "قبل از اینکه یاد بگیرم چه طور با اسلحه کار کنم جرئت نمیکردم تنها در خانه بمانم، چون که می ترسیدم اگر به خانه حمله شود کاری ازم برنیاید. می خواستم یاد بگیرم و کمک کنم. داوطلب شدم چون می دیدم کشورم در حال نابودی است." اولین واحد زنان "نیروهای دفاع ملی" در سوریه در شهر حمص تشکیل شده است و در آن زنان مبارز از سنین ۱۸ تا ۵۰ سال حضور دارند. نادا جعجع، یک فرمانده بازنشسته که مسئولیت آموزش ها را برعهده دارد، می گوید دلیل انتخاب حمص تجربه ی وضعیت اسفناکی است که این شهر از سر گذرانده است. وی می گوید: "این یک جنگ عادی نیست. مثل جنگ اکتبر (جنگ ۱۹۷۳ با اسراییل) نیست. دشمن این بار فرق دارد. این بار دشمن از خانواده های خودمان، همسایگانمان و از کشورهای همسایه ای که سلاح در اختیارشان می گذراند و به دنبال تسری افکار متحجرانه هستند است. آن ها سوری ها را می کشند و قتل عام می کنند. این یک جنگ وحشیانه است." فرمانده جعجع می گوید: "آموزش ها شامل آموزش استفاده از کلاشینکف، مسلسل، نارنجک، حمله به ایستهای بازرسی مخالفین و کنترل ایستهای خودی می شود. همچنین انجام عملیات و تاکتیک های نظامی نیز تعلیم داده می شوند.

به گزارش "میدل ایست"، "اعتدال حمد"، سی وچهار ساله، کارمند دولت و مادر سه بچه است. او می گوید همسرش او را تشویق به عضویت کرده است اما دلیل اصلیش برای عضویت در سه ماه پیش "شوق به حمایت از ارتش و دفاع از سرزمین پدری بوده است." در رژه ای که در پایان تمرینات در استادیوم صورت می گیرد، زنان با نهایت توان خود فریاد می زنند: "با خون و جانمان، خود را فدای تو می کنیم، ای بشار!"