هر دوی این خودروها از پیشرانه دو لیتری بهره می برند. اما باید دید از موتور 2000 سی سی دهه 90 تا موتور 2000 سی سی اوایل هزاره سوم چقدر اختلاف توان و گشتاور وجود دارد. دوو اسپرو با وزن ۱۱۴۰ کیلوگرمی و موتور چهار سیلندر با حجم 1998 سی سی و توان ۱۰۵ اسب بخار در دور ۵۰۰۰ و گشتاور ۱۶۴ نیوتن متر در دور ۲۶۰۰ به مصاف زانتیا می رود که از وزن 1350 کیلوگرمی، حداکثر قدرت 135 اسب بخار و حداکثر گشتاور 187 نیوتن متر، نسبت وزن به قدرت 10 به یک و نسبت وزن به گشتاور 7.22 به یک بهره می برد. در نسبت وزن به قدرت برتری با زانتیا است اما در نسبت وزن به گشتاور برتری با اسپرو می باشد که البته ذکر این نکته ضروری است که چون موتور اسپرو هشت سوپاپ دارد به نسبت موتور زانتیا که از 16 سوپاپ برخوردار است با بالا رفتن دور موتور دچار افت گشتاور و قدرت می شود و این نسبت وزن به گشتاور در دورهای بالا مثلاً 4700 به بعد به نفع زانتیا خواهد بود از این رو به نظر می رسد که اسپرو تا دور 3000 و 3500 پا به پای زانتیا حرکت کند و با بالا رفتن دور موتور زانتیا برتری خود را به رقیب دیکته  کند.





تست شتاب
اولین تست مربوط به شتاب دو خودرو می باشد. هردو خودرو پشت خط آماده شنیدن استارت هستند و با شنیده شدن فرمان حرکت هر دو با شتاب خوبی به حرکت در می آیند اینجاست که اسپرو با توجه به وزن کمتر و ضریب دنده نسبتاً سنگین در دنده یک و دو تا 130 کیلومتر پا به پای زانتیا حرکت می کند. با افزایش سرعت و بالا رفتن دور موتور زانتیا آرام آرام شروع به فاصله گرفتن از اسپرو می کند که در این میان عواملی همچون قدرت بیشتر و گشتاور بیشتر زانتیا به کمک آن آمد و در طرف مقابل هم ضریب دنده 3 و4 سبک تر اسپرو و هشت سوپاپ بودن موتورش آن را از زانتیا عقب انداخت و این فاصله تا سرعت 150 کیلومتر به حدود 10-12 متر رسید و با بالا رفتن سرعت فاصله هم افزایش پیدا کرد.

تست کشش
تست کشش بیشتر برای نشان دادن توان موتور و هماهنگی گیربکس با موتور انجام می شود و از سوی دیگر در رانندگی روزمره چه در شهر و چه در جاده به کار می آید. برای دوو و زانتیا تست اول مربوط به کشش دنده 2 بود که 2 خودرو با سرعت 40 کیلومتر کنار هم حرکت کردند و با فرمان شروع هر دو راننده پدال گاز را تخت نمودند که اینجا توان موتور خودروها خود را نشان داد. در این تست با توجه به ضریب دنده 2 مناسب و گشتاور خوب موتور دوو، تا پایان دنده 2 هردو خودرو پا به پای یکدیگر حرکت کردند. در تست کشش دنده 3 از آنجا که ضریب دنده 3 سبک تر دوو نسبت به زانتیا و همچنین گشتاور بهتر موتور XU10L4 زانتیا در دور بالا به کمک آن آمد و با وجود مقاومت اسپرو در دور پایین و سرعت 60 تا 90 کیلومتر، اما با بالا رفتن دور موتور این زانتیا بود که شروع به جلو زدن کرد و تا 130 کیلومتر حدود هفت متر از رقیب پیر خود پیش افتاد. در تست کشش دنده 4 در جاده و زمان بالا رفتن از گردنه ها و جاده های با شیب مخالف اگر ضریب دنده گیربکس و گشتاور موتور خودرو با هم هماهنگ نباشند عملاً در مواجه با شیب جاده ماشین به اصطلاح دچار خفگی می شود و راننده باید برای استفاده از توان موتور خودروی خود از دنده پایین تر مانند دنده 3 و 2 استفاده کند.

پیش بینی می شد در این تست با توجه به سابقه خوب پیشرانه زانتیا در ارائه گشتاور مناسب در دورهای پایین و بالا و همچنین ضریب دنده متناسب دنده 4 ، برتری با زانتیا باشد چون در طرف مقابل دوو از دنده 4 سبک تری برخوردار است . هر دو خودرو با دنده 4 و سرعت 80 کیلومتر کنار یکدیگر در حال حرکت بودند که با شنیدن فرمان شروع، رانندگان پدال گاز را تخت کردند و تا سرعت 140 کیلومتر از همان ابتدا زانتیا شروع به جلو زدن از دوو کرد و حدود 4 متر فاصله گرفت. با توجه به پیر بودن دوو نسبت به زانتیا انتظار می رفت که در مقابل زانتیا که در کشور ما معروف به خودروی پرشتاب و پرقدرت است حرفی برای گفتن نداشته باشد اما دوو نشان داد اگر مالک آن مقداری مهارت در استارت از حالت سکون را داشته باشد و خوب دنده ها را عوض کند تا سرعت 130-140 کیلومتر می تواند زانتیا را آزار دهد کاری که شما با ELX و سمند، پژو 405 ، ریو و خیلی دیگر از خودروهای امروزی نمی توانید انجام دهید.