لیفان 620 ظاهری زیبا و جوان پسند و موتوری نسبتاً نیرومند و با کیفیت دارد و از امکانات خوبی هم برخوردار است و از طرفی به نسبت محصولات غربی و شرقی موجود در کشور ارزان تر است . از این رو بر آن شدیم که توانایی های حرکتی این خودرو را با اسب خوش نام و دوست داشتنی ایران خودرو یعنی سمند دارای موتور ملی مقایسه کنیم و ببینیم رفتار این دو خودرو در رانندگی روزمره چگونه است . همان طور که در مقالات گذشته گفته شد قبل از انجام تست های عملی ، از نظر تئوری توانایی هر دو خودرو را مورد برسی قرار می دهیم که همانا نسبت قدرت به وزن و گشتاور به وزن می باشد.لیفان 620 با حجم موتور 1596 سی سی و قدرت 115 اسب بخار با وزن یک هزار و 150 کیلوگرمی خود از گشتاور 149 نیوتن متر برخوردار است.نسبت وزن به گشتاور لیفان  7.71 به یک و نسبت وزن به قدرت آن  10 به یک است. از سوی دیگر سمند با موتور ef7 دوگانه سوز از حجم موتور 1700 سی سی و وزن 1350 کیلوگرم برخوردار است که 114 اسب بخار قدرت را در 6000 دور و گشتاور 156 نیوتن را در 4500 دور ارائه می دهد. نسبت وزن به قدرت سمند نیز 11.84 به یک و نسبت وزن به گشتاور آن 8.65 به یک می باشد.






همان گونه که مشاهده می کنید بر روی کاغذ و از نظر تئوری برتری با لیفان است و مشخصات فنی، نشان از چابکی این خودرو دارد. لازم به یادآوری است که سازندگان لیفان جهت کاهش مصرف سوخت و کاهش آلایندگی هوا از ضریب دنده های سبک و یا به اصطلاح ضریب دنده های بلند در این خودرو استفاده کرده اند . از آنجا که سمند حدود 200 کیلوگرم وزن اضافه نسبت به لیفان620 دارد بنابراین سنگینی لیفان در تست شتاب و کشش تاثیر منفی بر روی عملکرد آن ایجاد می کند . با توجه به اینکه نسبت های وزن به گشتاور ، و وزن به قدرت در لیفان 620 از سمند بهتر است انتظار می رود که لیفان در شتاب بهتر عمل کند. اما ببینیم در آزمایش عملی نیز این گونه خواهد شد؟!

تست شتاب
تست شتاب از حالت سکون انجام می شود و هر دو خودرو به موازات هم در پشت خط منتظر شنیدن فرمان شروع خواهند بود و با شنیدن فرمان شروع با دور موتور بین 4000 تا 4700 با حداکثر مهارتی که راننده ها دارند کلاچ را رها می کنند و خودروها با شتاب اولیه بالا شروع به حرکت می کنند .در این تست نیز هر دو خودرو یعنی سمند و لیفان پشت خط قرار گرفته و منتظر شنیدن فرمان شروع هستند که با شروع به حرکت وزن زیاد سمند مانع از شتابگیری سریع آن می شود  ولی با این حال تا پایان دنده 2 پا به پای لیفان حرکت می کند و از سوی دیگر لیفان به رغم داشتن وزن کمتر اما به خاطر سبک تر بودن دنده هایش به زحمت تا سرعت 100 تا از سمند پیشی می گیرد .در  ادامه با بالا رفتن سرعت، لیفان شروع به پیشی گرفتن از سمند می کند و بر فاصله خود با سمند می افزاید و این فاصله تا 150 – 160 کیلومتر به حدود 14- 15 متر می رسد . در این تست مشخص شد که وزن کمتر به کمک لیفان آمده و باعث پیش افتادنش از سمند شد . البته ذکر این نکته برای خوانندگان گرامی ضروری است که در تست شتاب مهارت راننده در استارت اولیه و نحوه کنترل بر پدال گاز و کلاچ و همچنین کیفیت لاستیک و آسفالت محل تست تاثیر بسزایی دارد و همچنین دقت و سرعت عمل راننده در تعویض دنده هم در نتیجه تست موثر خواهد بود .

تست کشش
در تست کشش هردو خودرو ابتدا در دنده 3 و سرعت 60 کیلومتر در ساعت به موازات یکدیگر و برابر هم حرکت می کنند و با شنیدن فرمان شروع هردو راننده پدال گاز را تا آخر می فشارند که در ابتدا به دلیل استفاده از دریچه گاز و پدال گاز برقی در خودروی سمند مقداری خودروی لیفان جلو می افتد اما در ادامه سبکی دنده های لیفان و از طرفی گشتاور بیشتر و ضریب دنده 3 سنگین تر سمند به کمکش می آید و خود را به لیفان می رساند و در ادامه تا سرعت 120 کیلومتر حدود 5 الی 6 متر از لیفان پیش می افتد .اکنون می خواهیم بدانیم فاصله سمند و لیفان 620 در پایان دنده 3 و سرعت 120 کیلومتر چقدر خواهد بود؟برای پاسخ به این سئوال باید گفت: در تست دیگری که تست کشش دنده 4 بود با سرعت 75 کیلومتر در ساعت و  همانند تست دنده 3 هر دو خودرو کنار هم در حال حرکت بودند و با شنیدن فرمان شروع دوباره راننده های دو خودرو پدال گاز را تخت کردند و در این تست هم سمند به لطف گشتاور بیشتر در دور پایین و ضریب دنده سنگین تر نسبت به رقیب چینی خود شروع به پیش افتادن از آن کرد که در ابتدا با همان مشکل مکث در گاز خوردن موتور به خاطر دریچه گاز برقی و پدال برقی مواجه شد که بعد از این مکث بود که سمند شروع به دور به داشتن کرد و تا سرعت 120 – 130 کیلومتر در ساعت فاصله خود را از لیفان به حدود 15 متر افزایش داد  و این برتری تا سرعت 140 کیلومتر در ساعت نیز برای سمند حفظ شد.

نتیجه گیری:
در پایان این تست ها می توان به این نتیجه رسید که خودرو ساز چینی با استفاده از ضریب دنده های سبک برای لیفان 620  عملاً توان و گشتاور موتور را به تحلیل برده است و به نظر می آید این سبکی دنده ها بیشتر جهت کاهش مصرف سوخت صورت گرفته که این کار در جاده کفی نتیجه می دهد اما در جاده های شیب دار و کوهستانی به دلیل نیاز به معکوس و بالا نگه داشتن دور موتور عملاً نتیجه مورد نظر را نمی دهد و چه بسا مصرف هم به نسبت سایر خودروها که ضریب دنده نسبتاً متعادل دارند بیشتر باشد.